توسعه اخلاق حرفه ای و شفافیت اطلاعاتی در جهت کاهش فساد اداری – قسمت اول
ماموریت کلیدی اتاق های بازرگانی
امروزه مقوله شفافیت اقتصادی و کاهش فساد اداری ها به دغدغه اصلی دولت ها، اتاق های بازرگانی و بنگاه های اقتصادی در سطح جهان تبدیل شده است. بخش خصوصی و تشکل های اقتصادی و جامعه مدنی در توسعه و گسترش این رویکرد می توانند نقش برجسته ای را ایفا نماید، یکی از نهادهای خصوصی که می تواند این رویکرد را ترویج کرده و نهادینه نماید، اتاق های بازرگانی کشور هستند حال که اتاق های بازرگانی دوره جدیدی را آغاز خواهند نمود، فرصت را مغتنم شمردم تا این موضوع را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهم تا اتاق ها در دور جدید تمرکز بیشتری در این موضوع داشته باشند . با توجه اهمیت و گستردگی موضوع این نوشتار در ۲بخش جداگانه در این شماره و شماره آینده ارائه می شود.
بخش اول:
کاهش فساد عمومی در جهت پایدارسازی جامعه و اقتصاد هر کشور در وهله اول و ایجاد ثبات در کسب وکارها در وهله دوم به میزان پایبندی و تعهد عملی مردم آن جامعه به ویژه نخبگان آن به اخلاقیات و ارزش های بنیادین و توسعه شفافیت بطور هم زمان بستگی پیدا می کند و هر چقدر میزان این وابستگی، مستقیم و زیاد باشد میزان دستیابی به موفقیت جامعه افزایش و فساد عمومی در روابط تجاری کاهش می باید. جامعه اخلاقمحور، برپایه میزان پایبندی عملی کسب وکارها، مردم و راهبران جامعه به ارزشهای محوری واصول بنیادین و میزان شفافیت در تعاملات اقتصادی و اجتماعی شکل میگیرد و تازمانیکه ارزشها در لایه های درونی و باور انسانها و سازمان ها ( سازمان به عنوان یک موجود زنده ) نهادینه نشده باشد، نمیتوان امیدوار شد که یک جامعه به سمت جامعه اخلاق مدار و شفاف درحرکت باشد. ارزشهای محوری، فارغ ازمیزان کیفیت آنها، نیازمند پایبندی عملی افراد به آنهاست. ارزشها را زمانی میتواند یکجا مهم شاهده کردکه مبنای تصمیمگیری و عملکرد راهبران جامعه وعموم مردم باشد.
امروزه شاهد کم رنگ شدن نقش اخلاقیات در کنش های جامعه و به تبع آن افرایش فساد در فعالیت های اقتصادی و کسب وکارها هستیم و همین امر به عنوان یک مانع اصلی در توسعه یافتگی و ترقی جامعه و اقتصاد کشور عمل می نماید. بدیهی است وقتی مانعی در مسیر حرکت شناسایی می شود ضروریست اقدامات لازم در جهت برداشتن آن مانع صورت پذیرد.
بر اساس گزارش فساد بین الملل، رتبه کشورمان از بین ۱۷۸ کشور، در رتبه ۱۳۶ قرار دارد و این جایگاه بسیار نامناسب می باشد. لازم به ذکر است که سازمان فساد بین الملل؛
- یک سازمان غیردولتی است که درسال ۱۹۹۳ تأسیس شد
- دفتراصلی آن دربرلین، آلمان قراردارد.
- هدف این سازمان، تلاش برای مبارزه بافساد و افزایش آگاهی درمورد آن است.
- این سازمان به طورسالیانه اقدام به انتشارشاخص ادراک فساد میکند.
- سنجش فساد به استفاده ازشاخصهای نظیرفساد، اختلاس، رشوهگیری، خریدوفروش پستهای دولتی، رشوهپذیری دستگاه قضایی، فسادمالی درمیان سیاستمداران و مقامهای دولتی وعدم مقابله کافی یاناکارایی درپیکارعلیه موادمخدر است .
بنابراین وظیفه اتاق های بازرگانی و دولت در قالب حکمرانی خوب این است که جامعه اقتصادی و اجتماعی را با اخلاقیات و پایبندی به ارزش های راستین جامعه همسو نمایند. نکاتی که در این خصوص می توان مورد توجه قرار داد، شامل موارد ذیل می باشد؛
نقش و عملکرد ارزشهایمشترک به عنوان قطبنمایحرکتجامعه
ارزشها و اصول بنیادی نیک جامعه، فاکتورهای ذهنی هستندکه رفتار اعضای یک جامعه راهدایت کرده وبه چگونگی زندگی وکار آنان جهت میبخشند. یک جامعه اخلاقی، درواکنش به تغییرات شرایط مختلف، ارزشهای بنیادی خود را تغییر نمیدهد،بلکه درصورت لزوم، بایدشرایط را تغییر دهدتابتواند ارزشهای بنیادی خودراحفظ کند. ارزشهای محوری، مبانی واصولی هستند که رفتار افراد یک جامعه را با یکدیگر وبا دیگر ملل پایهگذاری میکند. هریک از افراد یک جامعه،ازنظرفرهنگ، استعداد وبرخی باورها، باهم تفاوت دارند. ارزشهای محوری و اصول اخلاقی مشترک آنها سبب میشود که بجای ایجاد تضادها و تردیدها، این تفاوتها تبدیل به قدرت شوند. این مجموعه ارزشها موجب میشوند که افراد بدونه راس از انتقامجویی، باصراحت و اعتماد به یکدیگر، کار کنند و بدون نگرانی از بابت سوء تعبیر از نظراتشان، به آسانی نظرات خود را ابراز کنند. درسایه ارزشهای محوری و اخلاقیات، میتوان فضای گروهی توأم با مشارکت، همکاری و اثربخشی را در جامعه به وجودآورد که همه افراد در این فضا از شکوفایی استعدادهای خلاقشان و رسیدن به قابلیت کامل بهرهمندشوند. امابرای ایجاد فضایی با این ویژگی، نیازمند داشتن یک قطبنما هستیم. همانطور که میدانید وظیفه قطبنما نشان دادن جهت است و به رغم اینکه هر کدام از ما از نظر فرهنگ، استعداد و برخی باورها با هم تفاوت داریم، ولی این قطبنما در قالب اصول و ارزشهای محوری مشترک در سطح ملی سبب میشود که بجای ایجاد تضادها و تردیدها، این تفاوتها تبدیل به توانمندی شده و در راه دستیابی به هدف اصلی باهمت، باور، زبان ونگاه مشترک مورد استفاده قرار گیرد.
محمد مهدی راسخ – ۱۳۹۳
رئیس کمیسیون امور اجتماعی و تشکل ها