اخلاق را دریابیم

دکترعلینقی مشایخی
آقای احمد ربانی، رفتگر شرافتمند کشورمان با عملکردش در یک اتفاق نادر، اخلاق درخشانی از خود نشان داد. او که شرافتمندانه در شغلی با کمترین درآمد در میان مشاغل جامعه برای کسب معاش خود و خانواده‌اش تلاش می‌کند، کیفی را که محتویاتی بالغ بر یک میلیارد تومان داشت پیدا کرد. محتویات کیف معادل حدود ۲۰۰۰ برابر حقوق ماهانه او یا بدون در نظر گرفتن ارزش زمانی پول معادل ۱۶۷ سال حقوق او بود. ولی او بدون آنکه از محتویات کیف کوچک‌ترین مبلغی برداشت کند، آن را به صاحبش تحویل داده است.

رفتار او نمود درخشانی از ذخایر اخلاقی والایی است که در بطن توده‌های جامعه ایرانی- اسلامی ما وجود دارد. اخلاق والایی که در آن صداقت، صمیمیت، مهربانی، از خود گذشتگی و عدم تعرض به حقوق دیگران از عناصر مهم آن است. این اخلاق والا در زمان‌هایی از کل جامعه شعله می‌کشد و چشم‌ها را خیره می‌کند، آنچنان که در دوران انقلاب و جنگ تحمیلی شاهد آن بودیم. زمان دیگری نظیر دوران حاضرگویی به خاموشی می‌گراید و فقط جرقه‌هایی دال بر زنده بودن آن از بطن جامعه بروز می‌کند نظیر آنچه از آقای ربانی مشاهده شد.
ویژگی‌های ممتاز اخلاقی جامعه، زمانی شعله‌ور می‌شود که جامعه در عمل و به واقع به یک آرمان مشترک مبتنی بر ارزش‌های خود دست می‌یابد. از ویژگی‌های چنان آرمانی، باور عمیق و صادقانه آحاد جامعه از مدیران و مسوولان گرفته تا توده‌های مردم عادی به آن است. باور عمیق نیز در عملکرد افراد ظاهر می‌شود و نه فقط در گفتار آنها. طبعا باور و عمل مدیران، مسوولان و افراد شاخص جامعه الگویی برای سایرین در تعهد و باور بر آرمان می‌شود.
نمود ویژگی‌های ممتاز اخلاقی در دورانی به خاموشی می‌گراید که جامعه در فضای اخلاقی نمونه‌های شاخص اخلاقی را در خود کمتر پیدا کند. زمانی شعله‌های اخلاقی جامعه فرو می‌نشیند که فضای جامعه از نظر اخلاقی در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی دچار ابهام و سردرگمی می‌شود. در چنین دورانی عملکردی نظیر آنچه آقای ربانی انجام داد، می‌درخشد و همه آنهایی را که تشنه سجایای اخلاقی هستند به وجد می‌آورد. آنچه آقای ربانی انجام داد و در جامعه درخشید سوالاتی را مطرح می‌کند.یکی از سوالات اساسی آن است که جامعه ما با آن ذخایر اخلاقی بزرگ را چه شده است که انجام وظیفه اخلاقی یک رفتگر با شرافت برای آن چنین استثنایی و غیرمنتظره است؟ چرا رفتار او باید استثنا و غیرمنتظره باشد؟ سوال بعدی آن است که آیا آن ذخایر اخلاقی که شعله‌ور نیست همواره پابرجا خواهد ماند. آیا رواج بداخلاقی‌ها آن ذخایر را مستهلک نمی‌کند؟ و سوال دیگر آنکه چه می‌توان کرد که فضایل اخلاقی مانند راستی و درستی و رعایت حقوق دیگران رفتار رایج باشد و نادرستی، دروغگویی و حق‌کشی استثنا باشد؟ مگر یکی از مهم‌ترین و شاید اصلی‌ترین هدف رسالت پیامبران اعتلای اخلاق نبوده است؟ مگر یکی از هدف‌های اصلی استقرار جمهوری اسلامی ایجاد جامعه‌ای با اخلاق والای اسلامی شامل درستی و راستی، پاکدستی و عدم تعرض به حقوق مردم نبوده است؟ جامعه ما را چه شده است که یک احساس عمومی بین مردم و به‌خصوص نخبگان آن است که جامعه از نظر اخلاقی تنزل یا حتی سقوط کرده است و در آن دروغ، تهمت، ریا، دورویی، چاپلوسی، رشوه، حق‌کشی و بسیاری از رذایل اخلاقی رو به فزونی دارند. البته پاسخگویی به چراهای مزبور پیچیده است و نیاز به بررسی و تحقیق دارد. ولی می‌توان به نکاتی در پاسخ به هریک از سوالات مزبور اشاره کرد.اخلاق جامعه مقوله‌ای است که در تعامل با حوزه‌های دیگر زندگی اجتماعی شکل می‌گیرد. اخلاق از آنچه در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می‌گذرد تاثیر می‌پذیرد و بر آن حوزه‌ها نیز تاثیر می‌گذارد. راستی و درستی، حفظ حرمت و احترام دیگران، خودداری از تهمت زدن‌های بی‌پروا و بی‌اساس، احترام به حقوق و نظر دیگران، قدردانی از افرادی که برای اعتلای جامعه صادقانه کوشیده‌اند و تلاش کرده‌اند یا عدم تعرض به حقوق شهروندان در حوزه سیاست، بر شکل‌گیری و تقویت سجایای اخلاقی جامعه اثر می‌گذارد. برعکس، بی‌اخلاقی در حوزه سیاسی و مشاهده آن توسط آحاد جامعه موجب تنزل اخلاق اجتماعی می‌شود. یکی از جلوه‌های اخلاق نامناسب سیاسی نحوه برخورد با مدیران و مسوولانی است که دوره مسوولیتشان تمام می‌شود. کمتر دیده شده است که از آنچه مدیران صادق و لایق برای کشور کرده‌اند، بعد از آنکه کنار می‌روند، تشکر و قدردانی شود و احترام و منزلت آنها حفظ شود. این پدیده به نوعی شامل بالاترین مقامات اجرایی تا مدیران سازمان‌های بزرگ و ملی شده است. یا در حوزه سیاست همه فعالان در هر گروه و دسته‌ای که هستند به نوعی و از سوی جناح و دسته دیگر در معرض تهمت‌اند. اگر به صحنه سیاسی ایران نگاه شود هیچ‌کس از تهمت و تخریب مصون نمانده است. گویی مطرح شدن و بالا آمدن با تخریب بقیه اتفاق می‌افتد. این پدیده مستمری است که گویا قرار است گریبان مسوولان هر دوره را در دوره‌های بعدی بگیرد. وقتی چنین باشد، اعتماد مردم به مسوولان سلب می‌شود، همه آنها را افرادی بداخلاق می‌پندارند و در بین افراد شاخص جامعه الگوی اخلاقی نمی‌یابند. با مشاهده چنین پدیده‌هایی در صحنه سیاسی کشور که اثرات سوئی بر اخلاق جامعه می‌‌گذارد نمی‌توان گفت فعالان سیاسی افراد بی‌اخلاقی هستند. باید اشکال را در ساختار سیاسی و قانونی مربوط به آن جست‌و‌جو کرد و آن ساختار را اصلاح نمود. فقدان نهادهای ماندگاری مانند احزاب که پاسخگوی رفتار نمایندگان و انتخاب‌شدگانشان باشند، فقدان قوانین مربوط به انتخابات و تامین و مصرف منابع مالی که صرف رقابت‌های انتخاباتی می‌شود، ضعف پاسخگویی و سازوکارهای پاسخگو نمودن مسوولان، همه می‌توانند موجب بروز بداخلاقی‌های سیاسی شوند که بر اخلاق جامعه اثر می‌گذارد.
اخلاق جامعه از حوزه اقتصاد هم تاثیر می‌پذیرد. اگر در اقتصاد و معیشت مردم نابسامانی ایجاد شود، اگر در اقتصاد زمینه‌های رانت‌جویی و رانت‌خواری به وجود آید، اگر در اثر تورم و بیکاری و فقر، خانواده‌هایی در تامین حداقل معاش خود درمانده شوند، اگر فاصله بین فقیر و غنی زیاد شود، همه این مسائل می‌تواند اثرات سوئی در حوزه اخلاق داشته باشد، وجود نابسامانی‌های اقتصادی مزبور می‌تواند پرداخت رشوه برای رانت‌جویی را رواج دهد، لغزش‌های اخلاقی را در جامعه زیاد کند، قبح و زشتی بی‌اخلاقی را از بین برد و تجاوز به حقوق دیگران را زیاد کند.
اصلاح نابسامانی‌های اقتصاد با مدیریت علمی اقتصاد امکان‌پذیر است. با اتکا به علم اقتصاد و ارزش‌های جامعه باید سیاست‌ها و ساختار نابسامان اقتصادی اصلاح شود تا نه تنها از آسیب‌های حوزه اقتصاد بر اخلاق جامعه جلوگیری شود، بلکه اقتصاد بستر ساز تعالی اخلاق نیز بشود. باید باور داشت که این امر با اشراف و تسلط به دانش اقتصاد در کنار اولویت‌های ارزشی امکان‌پذیر است. تا وقتی که باور به اهمیت و پیچیدگی مسائلی اقتصادی و کارآمدی علم اقتصاد در سامان‌دهی به اقتصاد وجود نداشته باشد و قرار بر این باشد که با سعی و خطا و بدون آگاهی و تسلط علمی به اقتصاد تصمیم‌های اقتصادی اتخاذ شود، احتمال سامان گرفتن اقتصاد بسیار اندک خواهد بود.سیاست‌ها و عملکردها در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز بر حوزه اخلاق اثر می‌گذارد. اگر حقوق افراد محترم شمرده نشود، اگر در برخورد با آحاد مردم از طرف صاحبان اختیار و قدرت از موضع سلطه و تحکم برخورد شود و احترام و منزلت آنها رعایت نشود، اگر حق بیان و اظهارنظر محدود شود و این حق فقط به گروه خاصی تخصیص یابد، اگر نظرات و عقاید زیردستان شنیده نشود و اهمیت نداشته باشد و عقل جمعی سرکوب و خاموش شود، آن گاه شیوه رفتار از یک رده به رده‌های دیگر منتقل می‌شود و اخلاق تعامل بین افراد جامعه تنزل می‌کند.
البته همان طوری که عملکرد جامعه در حوزه‌های مختلف بر اخلاق اثر می‌گذارد، وضعیت اخلاقی جامعه نیز بر عملکرد آن حوزه‌ها تاثیرگذار خواهد بود.
چنانچه اثرات سوء‌ نابسامانی حوزه‌های مختلف بر حوزه اخلاق ادامه یابد، آرام‌آرام مبانی اخلاقی جامعه سست می‌شود، ذخایر اخلاقی جامعه تحلیل می‌رود و جامعه از نظر اخلاقی تهی می‌گردد. در فرآیند تضعیف پایه‌های اخلاقی جامعه ابتدا بروز نمودهای رفتار اخلاقی کم و کمتر می‌شود. آن‌گاه عملکرد مبتنی بر درستی و امانت‌داری رفتگر شرافتمند جامعه که البته شایسته تشویق و تکریم است، به نظر حرکت استثنایی قلمداد می‌شود. با کاهش رفتار مبتنی‌بر سجایای اخلاقی و رواج بداخلاقی، پایه‌های اخلاق جامعه سست می‌شود و جامعه به تدریج داشته‌های اخلاقی خود را از دست می‌دهد جامعه‌ای بدون مبنای اخلاقی درست و محکم، جامعه‌ای بی‌هویت خواهد بود که امکان پیشرفت خود را از دست می‌دهد، وضعیت چنان جامعه‌ای فاجعه‌آمیز خواهد شد.برای جلوگیری از تنزل اخلاقی جامعه باید با اولویت به مقوله صیانت از اخلاق جامعه و ارتقا و تعالی اخلاقی پرداخت، ولی تعالی اخلاقی با تمرکز تنها در حوزه اخلاق امکان‌پذیر نیست. با همه جانبه‌نگری باید سیاست‌ها و نظام‌های حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مورد بررسی و از بعد آثار اخلاقی عملکرد آنها مورد ارزیابی قرار گیرد. تعالی و بهبود اخلاق در جامعه مستلزم بسترسازی در همه حوزه‌های زندگی اقتصادی – اجتماعی است. باید ساختارهایی که منجر به بروز بی‌اخلاقی در حوزه‌های مختلف می‌شود، اصلاح شود. البته به موازات آن باید در جهت تعالی اخلاق در حوزه اخلاق نیز کار شود. باید ارزش‌های اخلاقی بیان شود و برای ترویج و تبلیغ اخلاق به طور نظری اقدام شود. افراد شاخص جامعه باید با عمل به ارزش‌های اخلاقی، نمونه و الگو باشند و در این زمینه مراقبت به مراتب بیشتری از افراد عادی جامعه از خود نشان دهند. باید سازوکارهای پاسخگو نمودن افراد شاخص برای رفتارهای غیراخلاقی تقویت شده و به طور جدی اعمال شود. پیشنهاد ارائه‌شده مبنی بر تشکیل نهادهای مردمی و غیروابسته به دولت برای تکریم افراد اخلاق مدار نمونه در مناطق و شهرهای مختلف با مدیریت افرادی که مردم آنها را به داشتن سجایی اخلاقی می‌شناسند، می‌تواند اقدام مفیدی باشد. این نهاد می‌تواند به امر آموزش و ترویج ویژگی‌های اخلاقی مناسب بپردازد و با روش‌های مناسبی از میان افراد عادی و نه مقامات رسمی، کسانی را که با ویژگی‌های اخلاقی مناسب عمل کرده‌اند، انتخاب و معرفی نماید.
صیانت از ذخایر اخلاقی جامعه و تعالی اخلاقی جامعه به قدری حیاتی و مهم است که باید همه‌جانبه و از همه‌ جنبه‌ها به آن پرداخته شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.